:: دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1398 ) ::
جلد 12 شماره 46 صفحات 110-99 برگشت به فهرست نسخه ها
مطالعه تطبیقی دیدگاه کریسجینسون، بتلی و شهید مطهری پیرامون تأثیر حکمت نظری و الگوپذیری بر شخصیت اخلاقی
سعیده حمله داری ، سید روح‌الله موسوی‌زاده
چکیده:   (2678 مشاهده)
«شخصیت اخلاقی»، موضوعی مرتبط با روان و مبحثی مهم در روان‌شناسی اخلاق است. مسئله اینجاست که آیا شکل‌گیری شخصیت اخلاقی، امری ذاتی و غیرقابل تغییر است؟ چنانچه اکتسابی باشد چه عواملی بر آن اثرگذار است؟ اگر شخصیتی رذیلتمند گشت آیا اصلاح آن امکان‌پذیر است؟ نظربه اهمیت سؤالات مذکور ضرورت دیده شد تا در نوشتار پیش رو موضوع «شکل‌گیری و اصلاح شخصیت اخلاقی» و مقایسه عوامل مؤثر برآن از دیدگاه کریسجینسون، بتلی و مطهری مورد بررسی قرارگیرد. کریسجینسون معتقد است رذایل را می‌توان توسط عامل درونی حکمت نظری، اصلاح نمود. تأکید بتلی بر تأثیر شگرف عامل بیرونی الگوپذیری است. اما افق دید مطهری، گویای آن است وی علاوه بر پذیرش موضوع ساخت و اصلاح شخصیت اخلاقی، برخلاف دو فیلسوف غربی، وجود هر دو عامل حکمت نظری و الگوپذیری را در کنار هم ضروری می‌داند و از این منظر، دیدگاه وی از جامعیت ویژه‌ای نسبت به دو رویکرد غربی، برخوردار است.
واژه‌های کلیدی: شخصیت اخلاقی، حکمت نظری، الگوپذیری، کریسجینسن، بتلی، مطهری.
متن کامل [PDF 338 kb]   (782 دریافت)    
نوع مطالعه: بنیادی | موضوع مقاله: اخلاق کاربردی(با رویکرد اسلامی)
دریافت: 1399/4/8 | پذیرش: 1399/4/8 | انتشار: 1399/4/8


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1398 ) برگشت به فهرست نسخه ها