بخشایش در نیمه دوم قرن بیستم به بعد، یکی از فضیلتهای اصلی شمرده میشود که با سرشت جائزالخطا و لغزشپذیر بودن بشر ارتباطی تنگاتنگ دارد. هرچند تا حدودی اجماع وجود دارد که بخشایش، دائرمدار خطای اخلاقی است، بهدلیل گستردگی ابعاد و انواع آن، دیدگاههای مختلفی در خصوص چیستی بخشایش ارائه شده است. اشتراک این دیدگاهها در آن است که بخشایش را بر محور خطای اخلاقی میدانند و میکوشند تا مرز میان بخشایش را با پدیدارهای مشابه تعینیافته و تعیننایافته در علم اخلاق مشخص کنند. هرچند این دیدگاهها در وجه سلبیِ تعریف بخشایش، اشتراک زیادی با یکدیگر دارند، در وجه ایجابی اغلب از هم فاصله میگیرند و گونههای مختلفی را در تعریف بخشایش و تبیین ماهیت آن عرضه میکنند. در این مقاله میکوشیم تا بخشایش را براساس دو وجه سلبی و ایجابی تعریف کنیم