:: دوره 6، شماره 19 - ( بهار 1392 ) ::
جلد 6 شماره 19 صفحات 156-137 برگشت به فهرست نسخه ها
خودشناسی» در مثنوی؛ مبانی و طرق
محمدرضا رجبی
دانشگاه تهران (پردیس فارابی)
چکیده:   (1668 مشاهده)
شناختِ «هویت»[1] آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود» از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان از گذشته تاکنون بوده است و آنها همواره کوشیده‌اند از زاویه‌های مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم کنند. در عرفان اسلامی این بحث زیر عنوانِ «معرفت نفس» یا «خودشناسی» مجال طرح یافته است.
نوشتار حاضر با رویکردی عرفانی، مبانی هستی‌شناسی و انسان‌شناسی مولوی را در مواجهه با مسئله «خود شناسی» بررسی می‌کند.
در نگاه مولوی، شناخت «خود» واقعی و اصیل انسان، از راه تجربه‌های عادی مقدور و میسور نیست؛ بلکه این امر تنها با نوعی تجربه عرفانی و از رهگذر شکستن چارچوب آگاهیِ کاذب و شاکله‌های مفهومی متعارف صورت می‌پذیرد. بر اساس این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان‌پذیر است؛ حالتی که در آن، همه تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی‌خیزد و اراده و شعور نفسانی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می‌یابد. از نظر مولوی انسان در این حالت به «خودشناسی» و «خداشناسی» می‌رسد که بنا بر اصطلاحات عرفانی آن را «فناء فی الله» می‌نامد.


[1]. Identity.
واژه‌های کلیدی: خودشناسی، معرفت نفس، بی‌خودی، جان، مولوی.
متن کامل [PDF 294 kb]   (465 دریافت)    
نوع مطالعه: نظری | موضوع مقاله: فرا اخلاق(با رویکرد اسلامی)
دریافت: 1399/11/14 | پذیرش: 1392/1/10 | انتشار: 1392/1/10


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 6، شماره 19 - ( بهار 1392 ) برگشت به فهرست نسخه ها