علامه طباطبایی بیش از دیگران به تبیین و تحلیل مسائل جدید فلسفه اخلاق بر اساس مبانی اسلامی پرداخته است. موضوع این نوشتار نسبت فطرت و اخلاق از دیدگاه علامه و روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درخصوص تعیین خاستگاه ارزشهای اخلاقی نشان میدهد که بدون اعتقاد به سرشت مشترک انسانی یا فطرت، سخن از ارزشهای انسانی بیمعنا و نفی فطرت اخلاقی به معنای پذیرش نسبیت ارزشها و در واقع انکار اخلاق است. علیرغم ادعای قائلین به اخلاق مستقل از دین، سست شدن پایه باورهای دینی و نسبیگرایی کلیه معرفتهای بشری دفاع معقول از ارزشهای اخلاقی را ناممکن میسازد. ازنظر علامه در دو نظام اخلاقی، یعنی نظام اخلاقی یونان و نظام عام دینی، قبول قضایای پایه عقل عملی در حکم به حسن و قبح افعال امری اجتنابناپذیر می باشد؛ اما در نظام توحیدی قرآن؛ تکیه اخلاق بر فطرت و دین آشکارتر است.