دکتر سیدعباس هاشمی، مجتبی سلیمانی مارشک،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
رویکرد اثباتی و پیرو آن نظریه نمایندگی، تأثیر زیادی روی جریان پژوهشهای حسابداری داشته است. مطابق نظریه نمایندگی، شرکت مجموعهای از روابط قراردادی و هدف آن بیشینهسازی ثروت سهامداران است. بین کارگزاران و کارگماران به سبب اهداف متفاوت، منفعت طلبی و فرصت طلبی، تضاد منافعی همیشگی وجود دارد و نظریه نمایندگی به دنبال راهکارهایی برای کمینه کردن هزینههای این تضاد است. در این مقاله مبانی نظریه نمایندگی تشریح و انتقادات وارد بر آن از دیدگاه اخلاق، تحلیل و بررسی شده است. مقاله ساختاری توصیفی ـ تحلیلی داراست و برای گردآوری مبانی نظری و مطالب، از روش اسنادکاوی و کتابخانهای استفاده شده است. این نظریه به علت دید محدود و ساده انگارانه، و نیز نادیده شمردن هنجارهای اخلاقی و جنبههای اجتماعی، توانایی محدودی در توصیف و پیشبینی رفتار انسانی دارد.
محمد داودی، رضا حبیبی،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
خبر واحد دارای کاربرد فراوانی در حوزه علوم اسلامی است. این مقاله با هدف تبیین حجیت خبر واحد و سازوکار به کارگیری آن در حوزه اخلاق، ابتدا به تعریف خبر واحد و اقسام آن پرداخته و در ادامه، به موارد کاربرد خبر واحد در فقه، با توجه به مبانی مختلف پرداخته است. سپس حدود کاربرد حجیت خبر واحد در حوزه علوم اخلاقی و تربیتی تحلیل شده است. بر این اساس، اگر خبر واحد را بر مبنای موثوقالصدور بودن معتبر بدانیم، در مقام استنباط گزارههای اخلاقی و تربیتی، دامنه کاربرد وسیعی دارد، و در گزارههای توصیفی و دستوری هم، کاربرد خواهد داشت.
دکتر سیدحسین شرف الدین،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مؤلفههای کلیدی و برجسته سبک زندگی دینی در حوزه ارتباطات انسانی، ارتباط با خویشان و بستگان نسبی و سببی، اعم از مؤمن و غیر مؤمن است که به «صله رحم» تعبیر شده است؛ آموزهای که در منابع دینی و سیره بزرگان دین نیز فراوان و با تعابیر مختلف بر رعایت آن در هر شرایط ممکن تصریح و تأکید شده است. این ارزش اجتماعی بهرغم پشتوانههای عقلی، شهودی، دینی و تجربی، تحت تأثیر برخی تحولات ساختاری، شخصیتی، فرهنگی و ارتباطاتی از جایگاه پیشین خود در جامعه سنتی، افول کرده و به یک ادب اجتماعی مرسوم در برخی تعاملات موسمی و مناسبتی تبدیل شده است. این نوشتار درصدد است تا با رجوع مستقیم به منابع اصیل دینی (آیات وروایات)، جایگاه این آموزه راهبردی را در سبک زندگی دینی و حیات طیبه یا مدینه فاضله اسلامی تعیین و تحلیل کند.
مسعود معینی پور، رضا لک زایی، محمدحسین ظریفیان یگانه،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
از دیدگاه نهجالبلاغه، انسان دارای سه مرتبه و نشئه وجودی است؛ نشئه روحانی و عقلی، برزخی و قلبی و دنیایی و مادی. بر این اساس، انسان، در سه دنیای مادی و ظاهری که همین عالم دنیاست، و نشئه نفس انسانی که شامل قوای ظاهری و باطنی اوست و نشئهای غیبی که روح او را پوشش میدهد، زندگی میکند. در مقاله حاضر شاخصهای زندگی مؤمنانه در عرصه زندگی عقلانی، اخلاقی و رفتاری براساس خطبه همام تبیین میشود. زندگی و حیات عقلی انسان مؤمن مبتنی بر توحید است که نگاهی قدسی و معنوی به مؤمن میبخشد. سبک زندگی اخلاقی اتصاف به جنود عقل و پیراستگی از جنود جهل دارد و در سبک زندگی ظاهری و رفتاری، آنچه از مؤمن بروز و ظهور دارد، انجام دستورات فقهی و شرعی است.
دکتر ماریه سیدقریشی، وحید دهقانی فیروزآبادی،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
فیض در تبیین مفهوم عام فضیلت به این نکته اشاره میکند که هر امر خیری که انسان را در نیل به سعادت اخروی یاری رساند، فضیلت است و هرچه انسان را به هر نحوی از سعادت اخروی دور کند، رذیلت است. از منظر وی بهطورکلی فضایلی که انسان را در نیل به سعادت یاری میرسانند، به چهار دسته تقسیم میشوند: فضایل نفسانی، فضایل بدنی، فضایل اجتماعی، فضایل توفیقی. فضیلت بهمعنای خاص و یا همان فضایل اخلاقی، در حقیقت جزئی از فضایل نفسانی هستند که عبارتاند از: حکمت، شجاعت، عفت و عدالت. فیض سعادت را به دو قسم مظنون (دنیوی) و حقیقی (اخروی) تقسیم میکند. از دیدگاه وی کمال و سعادت نهایی انسان منحصر به شناخت خدای متعال است، البته سعادت امری ذو مراتب است و مراتب سعادت انسانها ارتباط مستقیمی با درجات ایمان و توحید آنها دارد. بالاترین مرتبه سعادت، در حقیقت مرتبهای است که انسان به معرفت شهودی نسبت به پروردگار خویش دست مییابد؛ اما بااین حال افرادی که از ایمان تقلیدی هم برخوردارند، به مرتبه از سعادت نائل میشوند.
سیدمحمدحسن علم الهدی،
دوره ۸، شماره ۲۷ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مخربترین امراض نفسانی انسان رذیلت حسد است.حسادت این پتانسیل را دارد که مقام عبودیت و بندگی انسان را نابود کند همچنانکه با موجودی به نام ابلیس چنین کرد. در مکتب اسلام، یکی از اهداف تربیتی قرآن کریم به اقتضا فرمایش الهی «وَ شِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ» درمان بیماریهای نفسانی انسان است. قرآن کریم حول محور توحید و عبودیت الگویی از درمانگری نفس در بیماریهایی همچون حسد را ارائه میدهد. معرفت افزایی، الگوسازی در قالب داستان و تمثیل، وعده بهشت و جهنم، تعوذ، تغییر اراده، راهکارهای عملیاتی همچون خیرخواهی نسبت به دیگران و ابتلا از جمله روشهای درمانگری حسد در نظام اخلاقی قرآن است که حول محور عبودیت و توحید ارائه میشود. در این مقاله برآنیم مدل و الگوی قرآنی در درمان حسد را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم و از این گذر به الگوی روشمند و بدیعی از درمانگری با محوریت عبودیت و توحید در مقایسه با مکاتب دیگر برسیم
مسعود صادقی، دکتر عسکر دیرباز،
دوره ۸، شماره ۲۸ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
تخیّل بهویژه تخیّل اخلاقی، مقولهای است که تعریف دقیق و تعیین مختصات آن، چندان مورد توجه قرار نگرفته و بررسی نقش آن در بسیاری از نظامها و نظریههای اخلاقی ازجمله اخلاق اسلامی مغفول مانده است. برای رسیدن به این هدف، با ارائه تعریف پیشنهادی خود از تخیل اخلاقی، نسبت این تعریف با پاردایمهای رایج بررسی میشود. پس از تبیین رابطه و تفاوتهای تخیل اخلاقی با مفاهیمی چون خرافه یا ایمان به غیب، نقش و مدخلیت تخیل در دو سطح جداگانه تحلیل خواهد شد: سطح اصول شکلی و سطح هنجارهای اخلاق اسلامی. برای انجام این مهم، کارکرد تخیل در قاعده طلایی بهعنوان یک اصل مهم در میان اصول شکلی اخلاق اسلامی تحلیل گشته، با بررسی فضایل و رذایلی چون قرضالحسنه، غیبت، زکات، قتل و احیا، نقش تخیل در ساحت هنجارها واکاوی خواهد شد
محمد کریمی لاسکی، دکتر احد فرامرز قراملکی،
دوره ۸، شماره ۲۸ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفههایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بینشخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفههای مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان میدهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر همکیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهانشمول و صرفنظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است
دکتر عباس پسندیده، فاطمه عسگریان،
دوره ۸، شماره ۲۸ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظهپذیری براساس قرآن و احادیث میباشد. این پژوهشِ کتابخانهای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر مؤثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافتههای این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر مؤثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصرِ شناختی، عاطفی و عملکردی طبقهبندی میشوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظهپذیری، مبتنی بر خودِ عقلانی، خودِ عاطفی، خودِ مهارگر و خودِ موعظهگر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفه دستگاههای تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر میتوان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسیِ افراد موعظهپذیر از انسانهای موعظهناپذیر اقدام نمود.
محمد هدایتی، سید محمدحسن میرمحمدیان،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
در قرآن کریم و روایات اهلبیت علیهم السلام درباره تنظیم وقت و چگونگی استفاده از زمان توصیه شده است. بر این اساس چندین روایت درباره تقسیم اوقات روزانه وجود دارد که برخی به تقسیم سهگانه و برخی دیگر به تقسیم چهارگانه آن اشاره دارد. مطابق این تحقیق، که به طریق نقلی و شیوه کتابخانهای ـ تحلیلی و با هدف تبیین هر یک از فرازهای تقسیم چهارگانه و ارتباط سازوَر بین آنها صورت گرفته، میتوان گفت: در مدل پیشنهادی اسلام، بخشی از اوقات روزانه به عبادت و رابطه با خدا، بخشی به تأمین معاش و سامان دادن زندگی، قسمتی به معاشرت با دیگران (اعم از ارتباط با خوبان و حضور در محضر عالمان با بصیرت) و قسمتی هم به تفریحات سالم اختصاص یافته است و براساس آن، همه نیازهای بشر در دو بخش مادی و معنوی و دو نشئه کلی حیات (دنیا و آخرت) امکان پاسخگویی مناسب پیدا میکند. این مقاله عهدهدار بررسی اخلاقی ساحتهای مذکور براساس روایات نقل شده است.
دکتر حمیدرضا حاجی بابایی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
قرآن تربیت را بهمعنای تهذیب و فزونی مقام معنوی به کار برده که پیگیری تربیت و نقش صراط مستقیم در آن، میدان وسیع تحقیقی نخواهد داشت؛ ولی کاربردهای این اصطلاح از ریشه «ر ب ب»، که در معنای مصدری آن، معادل پرورش گرفته شده و مالکیت و تدبیر در آن نهفته است، با مفهوم «ربیت» و «ربانیت» و تبیین ربوبی شدن و ربوبی نمودن انسان از طریق صراط مستقیم، بهزیبایی به تصویر کشیده شده است. صراط مستقیم، راهِ دارای وحدت و منطبق با حقیقت است و هدایت به آن، هدایت به مراتب یا تثبیت در مراتب آن خواهد بود. قرآن با نشان دادن صراط مستقیم بهمنزله دین کامل، تربیت را شناخت خدای جهان و رب یگانه دانستن او و نیز پذیرش اوامر و نواهی وی و عمل به آنها معرفی مینماید. از این منظر، به هر میزان که انسان ربوبی شود، در مسیرتربیت قرار می گیرد. بر همین اساس، اعمال عبادی، علمی، اجتماعی، جسمی و عاطفیِ متربی، براساس نقش تربیتی صراط مستقیم که منطبق با ربوبیت توحیدی است. سوال اصلی ما در این پژوهش این است که نقش اصلی صراط مستقیم در تربیت انسان چیست؟از یافتههای این پژوهش این است که نقش صراط مستقیم، ربوبی شدن و ربوبی ساختن انسان است که هدف خلقت به شمار میرود
مرتضی زارع گنجاوردی، بهروز محمدی منفرد،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از محوریترین مباحثی که علامه جعفری در عمده آثار خود، تلویحاً و تصریحاً، به آن اشاره نموده، وجدان اخلاقی است. از منظر وی، مدلول مفهوم وجدان اخلاقی، شامل ندای درونی، قطبنمای وجود انسانی، رهنمونسازی بهسوی ایدئالها میباشد. ایشان در دفاع از وجود وجدان اخلاقی، به شمول این قوه بین تمامی انسانها صحه گذاشته است و فعالیت این قوه را مکمل فعالیت روش عقلانی میشمارد. در نظر علامه، کارکردهای وجدان اخلاقی میتواند شامل بروز عواملی چون، رشد شخصیت بشری، راهنمای مطمئن انسانی و مواردی از قبیل سرزنش و شکنجه شدن انسان باشد. تحقیقات ایشان در باب وجدان اخلاقی، کوششی بیبدیل است؛ اما با این همه، نظریه ایشان با انتقادهایی نیز مواجه است که از آن جمله میتوان به تأثیر قوانین اخلاقی ـ اجتماعی بر وجدان اخلاقی، مستقل دانستن قوه وجدان اخلاقی از سایر قوا، و وجود ایدئالهای مختلف در بین افراد و جوامع یاد کرد. علاوه بر این، علامه جعفری عمده اهتمام خویش را بر مفهوم وجدان اخلاقی معطوف کرده و از مصادیق وجدان اخلاقی کمتر سخن گفته است.
دکتر محمدباقر کجباف،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
این تحقیق با تحلیل محتوایی و با استفاده از متون روانشناسی و تفاسیر قرآن و احادیث به بررسی این موضوع میپردازد. وفاداری همسران در پرتو عشق با سه مؤلفه تعهد، صمیمیت و اشتیاق شکل میگیرد و با تقویت شرایط اعتقادی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در خانواده و افزایش توافقپذیری میان همسران میتوان وفاداری را توسعه داد. با گسترش وفاداری، اعتماد همسران به یکدیگر افزایش مییابد و موجب استحکام نهاد خانواده میشود. یکی از راهبردهای تعمیق و تحکیم وفاداری همسران، توجه به ارضای نیازهای زیستی، عاطفی، شناختی، اجتماعی، جنسی و زیبایی یکدیگر است. پرورش فضایل اخلاقی و انسانی در همسران بهخصوص تقوا و پاکدامنی، صداقت و راستگویی و درستکاری، و از سوی دیگر، شناخت شخصیت و افق فکری همسران، راهبرد دیگری در توسعه اعتمادآفرینی بین آنهاست. تحلیل روابط صمیمی و تداوم آن، رعایت حقوق یکدیگر، احترام متقابل، مشارکت در مسئولیتهای خانوادگی، تفاهم، جذابیت جسمانی و جنسی، رعایت حجاب و عفت در همسران، غیرتمندی مردان در برابر همسران خود و داشتن نگرش مثبت درباره یکدیگر، از عوامل دیگر توسعه اعتمادآفرینی و تحکیم نظام خانواده بهشمار میرود
پیمان محمدی، دکتر مهدی فاتح راد، فاطمه کریمی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
شرکتها بهطور عادی، نه در یک فضای بسته، که بهواسطه همکاری و وابستگی متقابل با دیگر سازمانها (اعم از بنگاهی یا غیر بنگاهی) دارای نوآوری هستند. رویکردی که با نگاهی نظاممند و شبکهای، به تحلیل ساختاری و انواع تعاملات رسمی و غیررسمی اجزای مختلفی همچون دانشگاهها، شرکتهای صنعتی، مراکز توسعه کارآفرینی، مراکز تحقیقات دولتی، مراکز انتقال فناوری، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری، آزمایشگاههای دولتی و خصوصی، و نهادهای متنوعی چون نظام مالکیت فکری، صندوقهای توسعه ملی و صندوقهای سرمایهگذاری، در قالب یک نظام یکپارچه پرداختهاند که این آخرین مدل سیاستگذاری علم و فناوری شناخته میشود. با وجود آنکه در نظام نوآوری بهطور مستقیم بر اخلاق تأکید نشده است، از اشارات نویسندگان و نظریهپردازان این حوزه میتوان دریافت که مفهوم اخلاق در بخش «نهاد» نظام نوآوری، دارای کارکردهایی است. این تحقیق تلاش دارد ضمن واکاوی «اخلاق» در مبانی و مفروضات رویکرد نظام نوآوری، به بررسی و ارزیابی واقعگرایی یا غیرواقعگرایی اخلاقی، ذاتی یا غیری بودن ارزشهای اخلاقی و تأثیر همتکاملی نظام علم، فناوری و نوآوری با نظام اخلاقی همت گمارد
سید ابوالفضل موسوی، دکتر محمد فنایی اشکوری،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» میبخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصهها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیراختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیراختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خوردهاند؛ فلسفه تبعید انسان به محنتکده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناکترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
محمد سربخشی،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
جملات اخلاقی به دو صورت انشائی و اخباری بیان میشوند. در جملات انشائی رفتار، صفت یا غایتی اخلاقی مورد امر و نهی قرار میگیرد. در جملات اخباری همین امور موضوع قرار گرفته و با مفهومی ارزشی یا لزومی داوری میشوند. مفاهیمی از قبیل: خوب، بد، درست، نادرست، باید، نباید و وظیفه محمول گزارههای اخلاقیاند و با نام مفاهیم اخلاقی نامگذاری میشوند. از طرفی مفاهیم کمال و مطلوبیت در مفهوم ارزش اخلاقی ماخوذند و از همین رو، بر خلاف دیدگاه غیرواقعگرایان، ارزشهای اخلاقی به دلیل عینی بودن کمال اموری عینیاند. لزوم اخلاقی نیز علیرغم اعتباری بودن، به دلیل بازگشتی که به ارزش اخلاقی دارد در زمره امور عینی یا دستکم مرتبط با امور عینی است. با توجه به مفهوم تکلیف و مسئولیت و ارتباط آن دو با ارزش میتوان همه امور اختیاری از قبیل: افعال، صفات و غایات اخلاقی را در حوزه ارزشگذاریهای اخلاقی قرار داد. این امر به دلیل دخالت عنصر اختیار در تکالیف و مسئولیتهای اخلاقی است و با ارتباطی که ارزشها با وظایف اخلاقی دارند هر امر اختیاری مشمول داوری اخلاقی خواهد بود
دکتر علی عسگری یزدی، رضا سلیمانی،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
امام خمینی(ره) با پذیرش حسن و قبح عقلی شأن گزارههای اخلاقی را همچون گزارههای خبری شأن کاشفیت دانسته و احکام اخلاقی را مطلق و غیرنسبی میدانند. اما، عقل در تشخیص درستی و نادرستی عمل نیازمند به شرع است. امام خمینی در باب احکام اخلاقی، وظیفهگرا بوده که به نوعی به نتیجه و فضیلت توجه جدی دارند. و وظیفهگرایی در اندیشه اخلاقی ایشان جدای از نتیجهگرایی و فضیلتگرایی نیست. زیرا ایشان، حسن و قبح را به مثابه بنیان اخلاق و سعادت را به مثابه غایت اخلاق معرفی میکنند. در عین حال، معتقدند رسیدن به سعادت یا نتیجه مطلوب و همین طور تربیت انسان فضیلتمند میسر نمیشود، مگر از طریق عمل به وظایفی که عقل و شرع برای انسان مشخص نموده است. در نگاه اخلاقی امام خمینی عقل، امری لازم، اما غیرکافی است. ازاینرو، فطرت، دین و عقل، به یاری یکدیگر برخاسته تا آدمی را برای رسیدن به سرمنزل مقصود، راهنمون شوند. نکته دیگر، اطلاق احکام اخلاقی و عدم نسبیت آنها در دیدگاه امام خمینی است. و گزارههای اخلاقی حاکی وکاشف از خوب و بدهای واقعی و نفس الامری است. لذا ارزشهای اخلاقی ثابت و دائمی وجود دارند که مسیر فضیلت و سعادت را برای انسان مهیا میسازند.
مصطفی همدانی،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مسائل مهم در مباحث عرفان و اخلاق ماثور، تفسیر روایات مشکل است. کتاب سرّالاسراء، تالیف حجتالحق مرحوم آیتالله سعادتپرور، از متون ارزشمند معاصر در حوزهی عرفان و اخلاق ماثور است. ایشان در ذیل هر بحث عرفانی و اخلاقی به گردآوری آیات و روایات آن بحث و تدوین خانواده حدیث در آن موضوع پرداخته است و مجموعهای ارزشمند در فقهالحدیث روایات از جمله تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل، ارائه نموده است. این تحقیق در پی آن است که با روش استقرائی تحلیل تِماتیک، شیوهی مولف در تحلیل روایات عرفانی و اخلاقی مشکل را بررسی کند تا به الگوها (تِمها)ی موجود در روش مولف در تفسیر احادیث عرفانی و اخلاقی مشکل دست پیدا کند. تحقیق حاضر توانسته است با استخراج این الگوها، اهمیت تشکیل خانواده احادیث و اغراض خاص آن در تحلیل روایات عرفانی و اخلاقی، و نیز مراجعهی مستمر به قرآن و ادعیه و رویکرد توحیدی در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی در درک محتوایی این دست احادیث را به عنوان الگوها و روشهای ایشان در تفسیر روایات عرفانی و اخلاقی مشکل اثبات کند. تدوین مجموعهای از روایات عرفانی و اخلاقی مشکل و بازتولید تفسیر و تحلیل آنها در قالب الگوهای مشخص، از دستاوردهای ضمنی این تحقیق محسوب میشود.
وحید یادگاری سرور، دکتر عنایت الله شریفی،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
با توجه تفسیرهایی که از دیدگاه اعتباریات علامه طباطبایی شده است هر خوانندهای با تفاسیر متعدد و برداشتهای مبهم روبروست. لذا در این مقاله بر اساس مبانی فلسفی اصالت وجود، تشکیکی بودن مراتب وجود و علم حضوری به واقعیات علامه و برداشتی نو از واقعگرایی ایشان در صدد ایضاح نظریه اعتباریات هستیم. در بررسیهای معرفت شناسی باید ملاحظه شود؛ دو قلمرو جدا از هم به نام واقعیات و ارزشها وجود دارد که بر مبنای دریافت حضوری انسان به خود و افعال خویش علم حضوری دارد و علم حضوری خطابردار و استدلالپذیر نیست پس انسان در مرتبه اول با حضور فعل اخلاقی در نزد خود واقعیت جملات اخلاقی را درک میکند. هنگام اخبار از این واقعیت چارهای ندارد تا تصور و تصدیقی از این حقیقت دریافتی خود در قالب موضوع و محمول یا مسندالیه و مسند به صورت علم حصولی بیان کند؛ در نهایت، واقعیت ارزش اخلاقی نوعی از ایجاد و خَلق معانی است که انسان از نبود به عالم بود انشاء میکند. عدم توجه به احکام این دو قلمرو ادراکی و اصالت وجودی، تشکیک وجود نظام فلسفی علامه، هر تفسیری از دیدگاه ایشان غیر از ابهام چیزی برای خوانندگان در پی نخواهد داشت. بررسی مفاهیم اخلاقی، معیار صدق و کذب اخلاقی، انگیزش اخلاقی، معنای جملات اخلاقی از دیدگاه علامه مربوط به حوزه ادراک حصولی است.
دکتر مهدی افتخار، عاطفه بانک،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
از ابتدای اسلام دو رویکرد مشخص حدیثی و عرفانی به اخلاق وجود داشته است. مسئله مورد توجه این مقاله، مختصات رویکرد اهل عرفان به اخلاق و تفاوت آن با مختصات رویکرد محدثان به اخلاق است. تفاوتهای این دو رویکرد عبارتند از: ۱. هدف از اخلاقیات در رویکرد اول لذتهای مادی بهشت است اما در رویکرد دوم هدف معرفت حق و تجلیات صفات اوست. ۲. رعایت اخلاق در عرفان عملی برای تحقق سالک به اخلاق الله مطرح میشود. ۳. در رویکرد اول اخلاقیات صفاتی تلقی میشود که در تصحیح روابط اجتماعی اثر مثبت دارد، اما در رویکرد دوم اهمیت اخلاق به خاطر تأثیر آن در رسیدن به معرفت الهی است. ۴. اخلاق حسنه از دید اخلاق روایی کرامتهای نفسانی هستند. اما از دید اهل عرفان، اخلاق حسنه اخلاق الهی و ظهور صفات خداوند در فرد میباشند. ۵. در رویکرد اول خودبینی مطلقا نفی نمیشود ولی در عرفان عملی افنای نفس مطرح میگردد. ۶. در اخلاق حدیثی همیشه با عقل سر و کار هست ولی در عرفان عملی عشق الهی و جذبه کارگشا محسوب میشود. ۷. اعتدال مورد نظر در عرفان عملی به خلاف علم اخلاق اعتدال قوا نیست بلکه اعتدال در ظهور صفات الهی است. در برخی موارد نیز اعتدال تعریف نمیشود.