فقر جهانی یکی از چالشهای مهم پیشروی انسانهاست. روزانه هزاران نفر و سالانه 18 میلیون انسان در اثر فقر و مشکلات ناشی از آن، جان خود را از دست میدهند. پرسش اصلی در این خصوص این است که آیا ثروتمندان در قبال فقر، مسئولیت اخلاقی دارند یا خیر؟ این مقاله که از شیوه توصیفی ـ تحلیلی بهره میبرد، دیدگاه پیتر سینگر، جان رالز، آمارتیا سن، مارتا نوسبام و نهایتاً توماس پوگ را مورد بررسی قرار داده و نقدهای وارد بر هر یک از آنها را بیان میکند. به نظر میرسد دیدگاه هریک از آنان در اثبات مسئولیت اخلاقی در قبال فقر نیازمندان، با چالشهای جدی مواجه است. در پایان، به بررسی این مسئله براساس اندیشه اسلامی پرداخته و معتقد است براساس نظام اخلاق اسلامی (عقل عملی در حکمت قدسی اسلام با لحاظ مذاق شارع) باید به لزوم و بایستگی کمک به نیازمندان غیر مسلمان غیر معاند حکم کرد.