فضیلت از مهمترین مفاهیم اخلاقی و معدود واژههایی است که محمول گزارههای اخلاقی قرار میگیرند. ارسطو فضایل را با توجه به هدف آنها به دو دسته اخلاقی و عقلانی تقسیم کرد و فضایل عقلانی را ویژگیهای پایدار نفس که با هدف شناخت حقیقت (درستی) بهکار گرفته شوند، دانست. در رویکرد معرفتشناسی فضیلتمحور که در چند دهه اخیر رواج یافته، بر ارزش معرفتی فضایل عقلانی و نقش آنها در صدق باورها تأکید شده است. البته در گونههای مختلف این رویکرد، تلقی یکسانی از این فضایل وجود ندارد. سوسا آنها را از سنخ قوا و استعدادهای معرفتی میداند؛ اما زگزبسکی آنها را از سنخ ویژگیهای رفتاری و خصائص شخصیتی و همچنین جزء فضایل اخلاقی و زیرشاخهای از آنها میداند و هرچند نگاه ارسطویی به فضایل عقلانی را برمیگزیند، تفکیک بین فضایل عقلانی و اخلاقی را برنمیتابد. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بررسی رویکردهای گوناگون به فضایل عقلانی ـ با تأکید بر دیدگاه ـ رابطه آنها را با فضایل اخلاقی بررسی کنیم.