در این پژوهش به کمک صورتبندی تعارض بین عقل و دین، محل تعارض تنقیح میشود. سپس با تبیین رویکردهای حسن و قبح عقلی و شرعی (نظریه امر الهی)، نسبت آنها در فرمان ذبح اسماعیل بررسی میشود. بنابر نظریه امر الهی، معرفت اخلاقی وابستگی حداکثری به دین دارد. وقتی این مبنا را بر ماجرای قربانی کردن اسماعیل× تطبیق دهیم، دچار تزاحمات اخلاقی میشویم که ناشی از تحکم و قرائت حداکثری از نظریه امر الهی است. پس به ناچار یا باید اخلاق را تعطیل کنیم یا از نظریه امر الهی، قرائت معتدلتری ارائه دهیم تا با اخلاق سازگار شود. هر کدام از این روشها توفیق اندکی در حل تعارض بین دین و اخلاق پیدا میکنند؛ اما روش پایانی از همه موفقتر به نظر میرسد.