براساس تحلیلی لغوی، در واژه ادب مفاهیمی چون ظرافت و تازگی، مقبولیت و جذابیت، دوام و ماندن نهفته و در اصطلاح برای آن توصیفات گوناگونی شده است که همه آنها به نوعی هیئت نیکو، صورت شایسته، شکل پسندیده و حالت آراسته بازمیگردد؛ هرچند برخی از آنها که به صورت عادت و رسوم و قرارداد، ساخته پدیدههای اجتماعی هستند، الزاماً واقعیتی اخلاقی و حقیقتی ارزشی ندارند. ادب با اینکه غالباً از صفات خوب و فضائل اخلاقی برمیخیزد و نیز سبب رسوخ صفات درونی و فراهم شدن ملکات میشود، موضوع آن تنها رفتار آدمی است و صفات را دربر نمیگیرد. همچنین از جهت اینکه تنها در قالبهای نیکو ارائه میشود و در شیوه بهکارگیری، بیشتر دستخوش تحولات و دگرگونیها قرار میگیرد، با اخلاق تفاوت پیدا میکند.