«بغض»، از مهمترین عواطف دینی است که در این مقاله از دو زاویه بررسی میشود. از زاویه نخست ماهیت این مفهوم و تفاوت آن با مفهوم کینه بررسی میشود و از زاویه دوم، هنجارهای اخلاقی حاکم بر این عاطفه در روابط دیندارانه تبیین خواهند شد. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که اولاً: مفهوم بغض با مفهوم کینه بسیار متفاوت است؛ کینه ماهیتی غیراخلاقی دارد؛ اما بغض دینی، عاطفهای اخلاقی است که هنگام نقض ارزشهای دینی ـ اخلاقی نمودار میشود؛ ثانیاً: در صحنه عمل، افراد با ادعای بغض دینی، اغراض شخصی و کینه خود را آشکار میسازند. اصول مختلفی همچون پرهیز از خوشبینی به خود به هنگام بغضورزی، خیرخواهی مبغوض، پرهیز از پیشداوری از جمله هنجارهای حاکم بر این عاطفه برای عدم خروج بغض از حالت اخلاقی آن است. این تحقیق به هدف برداشتن گامی برای کاربست صحیح بغض در روابط دیندارانه جمعی صورت گرفته است. دستمایه تحقیق حاضر، آموزههای قرآنی ـ روایی درباره بغض و کینه و برخی مطالعات اخلاقی و روانشناختی مرتبط با این موضوع میباشد. بر این اساس، تحقیق حاضر به روش اسنادی مبتنی است و به تناسب مقام، شکلی توصیفی یا تحلیلی پیدا میکند.