Assistant Professor of the Department of Philosophy and Mysticism, Al-Mustafa Al-Alamiya University, Qom, Iran
Abstract: (16 Views)
یکی از مسایل مهم در حوزه فلسفه اخلاق تعیین خاستگاه گزارههای اخلاقی است. در حالی که برخی اخلاق را یک امر اعتباری و تابع نیاز افراد میدانند؛ کسانی نیز تلاش کردهاند که از واقعیت عینی به عنوان خاستگاه گزارههای اخلاقی یاد کنند. در این مقال که به شیوه تحلیلی توصیفی نگاشته شده است ابتدا تلاش میکنیم دیدگاه سم هریس را راجع به خاستگاه اخلاق تبیین و سپس آن را با تکیه بر مبانی فلسفه اخلاق اسلامی مورد نقادی قرار دهیم. بر پایه این نوشتار، سمهریس به عنوان یک واقعگرای اخلاقی، تلاش میکند به اثبات برساند که اخلاق یک امر اعتباری نیست؛ بلکه مبتنی بر واقعیتهای عینی موجود در خارج است و از همین رو، میتواند موضوع مناقشه علمی قرار گیرد. او برای اثبات دیدگاه خود دلایل متعددی را مطرح میکند که بر پایه مهمترین آنها، اخلاق مساوی با بیشینهسازی رفاه است و از آنجا که بیشینهسازی رفاه به عنوان یک وضعیت ذهنی یک امر عینی است، بنابراین، اخلاق یک امر عینی است و امور عینی میتواند موضوع مطالعه علم قرار گیرد. این دیدگاه برغم داشتن برخی محاسن مانند واقعگرا بودن، معایبی نیز به همراه دارد. وقوع در دام جبرگرایی، نسبیت، منطقی نبودن، ارجاع علم به فلسفه و عدم تمایز با سودگرایی صرفا برخی از اشکالاتی است که بر این دیدگاه وارد است.