جایگاه بنیادی اخلاق، ارتباط وثیق آن با همه ساحات زندگانی بشر و نقش بیبدیل آن در راهنمایی انسانها و گرهگشایی از معضلات گوناگون ما را بر آن میدارد تا از اخلاق و ضمانت اجرایی آن بحث کنیم. اجرای قانون، همواره یکی از دغدغههای قانونگزاران بوده است؛ چراکه ثمره وضع قانون در اجرای آن است و بدون اجرای قانون، وضع آن کاری لغو و بیهوده خواهد بود و اجرای قانون، نیازمند ضمانتهایی است که احتمال اجرا را بالا ببرد و احتمال عدم اجرا را پایین آورد و هرچه ضمانتها محکمتر باشد، به همان اندازه اجراییتر خواهد بود. همین بحث در اخلاق نیز مطرح است و امروزه دوربینهای پلیس و تحقیقات و نیز احکام قضایی، ضامن اجرای حقوق بشر است که دو عیب اساسی دارد: اول اینکه آنها فقط عمل بیرونی انسان را مشاهده میکنند و از انگیزه درونی فرد که همان نیت اوست، بیخبرند و دوم اینکه فقط از جَلوت انسان خبرمیگیرندوازخلوت انسان خبری ندارند؛ اما در شریعت الهی، وجدان انسانونفس لوامه او بهمثابه دادگاه اخروی معرفی میشود که قاضیاش همان عامل است. همچنین خداوند ناظر، همان داور است و نعمتهای بیپایان بهشت و عذابهای جاوید جهنم بهعنوان پاداش و کیفر اعمال نیک و بد انسان معرفی میشوند. در نتیجه دیگر مجالی برای فرار از عدالت باقی نمیماند و کسی نمیتواند با وجود گناه، خود را تبرئه کند یا با وجود بیگناهی، محکوم شود. در این مقاله درصدد هستیم ضمانتهای اجرایی شریعت اسلامی را برشمریم و ترجیح آن را بر ضمانت منهای شریعت نشان دهیم.