از ابتدای اسلام دو رویکرد مشخص حدیثی و عرفانی به اخلاق وجود داشته است. مسئله مورد توجه این مقاله، مختصات رویکرد اهل عرفان به اخلاق و تفاوت آن با مختصات رویکرد محدثان به اخلاق است. تفاوتهای این دو رویکرد عبارتند از: 1. هدف از اخلاقیات در رویکرد اول لذتهای مادی بهشت است اما در رویکرد دوم هدف معرفت حق و تجلیات صفات اوست. 2. رعایت اخلاق در عرفان عملی برای تحقق سالک به اخلاق الله مطرح میشود. 3. در رویکرد اول اخلاقیات صفاتی تلقی میشود که در تصحیح روابط اجتماعی اثر مثبت دارد، اما در رویکرد دوم اهمیت اخلاق به خاطر تأثیر آن در رسیدن به معرفت الهی است. 4. اخلاق حسنه از دید اخلاق روایی کرامتهای نفسانی هستند. اما از دید اهل عرفان، اخلاق حسنه اخلاق الهی و ظهور صفات خداوند در فرد میباشند. 5. در رویکرد اول خودبینی مطلقا نفی نمیشود ولی در عرفان عملی افنای نفس مطرح میگردد. 6. در اخلاق حدیثی همیشه با عقل سر و کار هست ولی در عرفان عملی عشق الهی و جذبه کارگشا محسوب میشود. 7. اعتدال مورد نظر در عرفان عملی به خلاف علم اخلاق اعتدال قوا نیست بلکه اعتدال در ظهور صفات الهی است. در برخی موارد نیز اعتدال تعریف نمیشود.